شیعه برحق است

برای شرکت در ثواب مطالب ؛ آدرس این سایت و آدرس مطالب را به شیعیان و اهل سنتی که می شناسید بفرستید

شیعه برحق است

برای شرکت در ثواب مطالب ؛ آدرس این سایت و آدرس مطالب را به شیعیان و اهل سنتی که می شناسید بفرستید

شیعه برحق است

برای شرکت در ثواب مطالب ؛ آدرس وبلاگ و آدرس ‌های پست‌ها را به شیعیان و اهل‌سنتی که می‌شناسید بفرستید

پربازدیدترین مطالب

امام صادق (ع) یکی از صبورترین مدرسین دنیای قدیم بود.

او در دوره ای که تدریس می کرد نه فقط هر روز درس میداد،بلکه بعد از خاتمه درس مخالفین علمی خود را می پذیرفت و ایرادهای انها را می شنود و جواب می داد.

بعضی از شاگردان او،در روزهایی که می دانستند استادشان به مخالفین علمی جواب می دهد پس از خوردن غذا مراجعت می کردند تا در جلسه مباحثه شرکت داشته باشند.

یکی از مخالفین امام صادق (ع) ، مرشدی بود به اسم ابو شاکر.

ابوشاکر یک روز بعد از اینکه امام صادق (ع) از خواندن نماز فارغ گردید بحضورش رسید و گفت : آیا اجازه می دهی انچه می خواهم بگویم؟

امام صادق (ع) جواب داد : بگو.

ابوشاکر گفت : آنچه تو درباره خدا می گویی غیر از افسانه نیست و تو با افسانه سرایی می خواهی مردم را وادار به قبول چیزی بکنی که وجود ندارد ! و به این دلیل خدا وجود ندارد که ما نمی توانیم با هیچیک از حواس پنجگانه انرا درک کنیم. ممکن است بگویی با عقل بوجود خدا پی میبری ولی من می گویم عقل هم بدون حس ظاهری قادر بفهم چیزی نیست. ای مردی که دعوی دانشمندی می کنی و می گویی جانشین پیغمبر مسلمین هستی ، من به تو می گویم که در بین افسانه هایی که مردم نقل می کنند هیچ افسانه ای بی پایه تر از موجود بودن یک خدای نادیده نیست. اما من فریب تو را نمی خورم و افسانه ات را درباره خدای که دیده نمی شود نمی پذیرم. من خدایی را می پرستم که بتوانم با دو چشم او را ببینم.

در تمام مدتی که ابوشاکر مشغول صحبت بود امام صادق (ع) حتی یکبار تکلم نکرد .

وقتی گفته ابوشاکر باتمام رسید باز امام صادق (ع) چند لحظه لب به سخن نگشود و منتظر بود که ابو شاکر حرف بزند.

سپس امام صادق (ع) جواب داد : تو گفتی که من افسانه سرایی می کنم و مردم را به پرستش خدایی دعوت می نمایم که دیده نمی شود. ای ابوشاکر تو که منکر خدای نادیده هستی،می توانی درون خود را ببینی؟

ابوشاکر گفت : نه

امام صادق (ع) فرمود : هرگاه می توانستی درون خود را ببینی نمی گفتی که چون خدا را نمی توان دید پس افسانه ای بیش نیست.

ابوشاکر گفت : دیدن درون چه ربطی به پرستش خدایی که موجود نیست دارد؟

امام صادق (ع) فرمود : تو می گویی چیزی که دیده نمی شود و نمی توان صدایش راشنید و آنرا لمس کرد وجود ندارد؟

ابوشاکر گفت : بله

امام صادق فرمود : آیا صدای حرکت خون را در بدن خود می شنوی؟

ابوشاکر گفت : مگر خون در بدن حرکت دارد؟

امام صادق (ع) فرمود : ای ابوشاکر خون هر چند دقیقه یک مرتبه در تمام بدن تو حرکت می نماید و اگر حرکت آن چند دقیقه در بدن تو متوقف شود تو خواهی مرد. آیا تا امروز گردش خون را در بدن خود دیده بودی؟

ابوشاکر گفت : نه و من نمی توانم قبول کنم که خون در بدن من حرکت می کند.

امام صادق (ع) فرمود : آنچه مانع از این می شود که قبول کنی خون در عروق تو حرکت می کند جهل است و همین جهل مانع از آن می‌گردد که تو خدای واحد و نادیده را بشناسی.

آیا تو ازمخلوقاتی که خداوند آفریده و آنها را در بدن تو گمارده و تو بر اثر کار آنها زنده‌ای اطلاع داری؟

ابوشاکر گفت : نه

امام صادق (ع) فرمود : تو فقط متکی به مشاهدات خود هستی و می گویی آنچه را نمی بینی وجود ندارد. آنها در کالبد تو بوجود می‌آیند رشد می کنند و دارای اولاد می شوند وبعد از مدتی از کار می افتند. ولی تو نه صدایشان را می شنوی و نه لمس می کنی. ( منظور امام (ع) سلول های بدن است. )

ای ابو شاکر بدان که شماره موجودات جاندار که اینک در کالبد تو زندگی می کنند و می میرند نه فقط از شماره تمامی آدمیان که در این جهان زندگی می کنند بیشتر است بلکه از شماره ریگهای بیابان بیشتر است. ( منظور امام (ع) سلول های بدن است. )

چرا گفته اند کسی که خود را بشناسد خدای خود را می شناسد؟

ای ابوشاکر آیا این سنگ را می بینی که در پای دیوار کار گذاشته اند؟

تو این سنگ را بی‌حرکت می‌بینی چون چشم تو حرکت آنرا نمی بیند و هر کس بتو بگوید در سنگ حرکاتی وجود دارد که حرکات ما که در اینجا جمع هستیم چون سکون است تو نمی پذیری و می گویی افسانه سرایی می کند. غافل از اینکه چون تو نادان می باشی نمی توانی به حرکت درون این سنگ پی ببری وشاید روزی برسد که بر اثر توسعه دانایی مردم بتوانند حرکت درون سنگ را ببینند.(مجله علم چاپ امریکا در تاریخ جون 1973نوشت : توانسته اند با عکسبرداری بوسیله لیزر برای اولین بار حرکت مولکول ها را بطور واضح ببینند ومدت فلاش دوربین عکاس که بوسیله لیزر عکس می‌گیرد یک تریلیونیم ثانیه است وبرای اینکه بدانیم یک تریلیونیم ثانیه در مقابل یک ثانیه چقدر کوتاه است می‌گوییم که متناسب است با یک شبانه روز از عمر مادر قبال ده میلیارد سال)

ای ابوشاکر با اینکه هوا وسیله حیات تو وسایر افراد بشر است تو آنرا نمی بینی و فقط وقتی که باد می وزد انرا حس می کنی. آیا می توانی منکر وجود هوا بشوی ؟ ای ابوشاکر انکار کردن خداوند از جهل است نه عقل.

من خدای خود را نساخته ام و او را از اندیشه های خود بیرون نیاورده ام. اما خدای تو به‌ قول تو ساخته دست های تو می باشد. آنچه من کردم و می‌کنم این است که با اندیشه خود خدا را بهتر بشناسم و زیادتر بعظمت او پی ببرم.


برای دیدن سایر مناظرات امامان به این صفحه بروید:

http://14mah.blog.ir/post/34

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">