شیعه برحق است

برای شرکت در ثواب مطالب ؛ آدرس این سایت و آدرس مطالب را به شیعیان و اهل سنتی که می شناسید بفرستید

شیعه برحق است

برای شرکت در ثواب مطالب ؛ آدرس این سایت و آدرس مطالب را به شیعیان و اهل سنتی که می شناسید بفرستید

شیعه برحق است

برای شرکت در ثواب مطالب ؛ آدرس وبلاگ و آدرس ‌های پست‌ها را به شیعیان و اهل‌سنتی که می‌شناسید بفرستید

پربازدیدترین مطالب

سوال :

چرا امامان شیعه با آنکه علم غیب داشتن از این علم غیبشون برای دفع مرگشون استفاده نمی کردن؟ آیا این کارشون خودکشی نبود؟

مثلا چرا امام رضا از علم غیبش استفاده نکرد تا انگور مسموم را نخورد؟

چرا امام علی (ع) از علم غیبش استفاده نکرد تا به مسجد نرود و توسط ابن ملجم کشته نشود؟

چرا پیامبر (ص) از علم غیبش استفاده نکرد تا جلوی مسموم شدن خود را بگیرد؟

و ...



پاسخ :



1- اهل سنتی که این شبهه را به امامان شیعه می گیرند ، ابتدا خودشان باید جواب دهند پیامبری که طبق روایاتشان علم غیب داشت چگونه مسموم شد؟ آیا از نظرشان نعوذ بالله پیامبر (ص) خودکشی کرده است؟

# اثبات «علم غیب پیامبر (ص)» از کتب اهل سنت (کلیک کنید)

# اثبات «مسموم شدن پیامبر (ص) و در نتیجه شهید شدنش» از کتب اهل سنت (کلیک کنید)

می بینیم که طبق روایات اهل سنت ؛ پیامبر (ص) علم غیب داشت.

از آن طرف طبق روایات اهل سنت ؛ پیامبر (ص) مسموم شد و از دنیا رفت.

حال اهل سنت باید جواب دهند آیا پیامبر نمی توانست از علم غیبش استفاده کند و جلوی مسموم شدن خود را بگیرد؟

هر جوابی اهل سنت برای شهادت پیامبر (ص) دارند جواب شیعه ها هم برای شهادت امامان همان است.



2 - اگه اولیای الهی (از جمله پیامبران و امامان) می خواستن همیشه از علم غیب برای دفع مرگشون استفاده کنن تا ابد باید زنده می موندن در حالی که خداوند در قران می فرماید که همه باید طعم مرگ را بچشن . پس خواسته خداوند این است که هر کسی یک روز بمیرد و هیچ انسانی(حتی پیامبران و امامان) تا ابد زنده نماند. در نتیجه ، علم غیب دانستن امامان مانع از مرگ و یا شهادت آنها نمی شود.

«کل نفس ذائقه الموت» (آل عمران/185)

«همه کس طعم مرگ را میچشد..»

 مثلا اگر پیامبر (ص) می خواست از علم غیبش استفاده کند آن سم را نمی خورد. در ادامه هر جایی خط مرگ تهدیدش می کرد از علم غیبش استفاده می کرد و مانع مردن خود می شد! (طبق روایات شیعه و روایات سنی ؛ پیامبر (ص) مسموم شده و از دنیا رفته) .

یا مثلا امام علی (ع) اگر می خواست از علم غیبش استفاده کند و به مسجد نرود توسط ابن ملجم کشته نمی شد و در آینده هر جایی خطر مرگ تهدیدش می کرد با علم غیب خود را مرگ دور می کرد!

 یا مثلا امام رضا (ع) اگر می خواست از علم غیبش استفاده کند آن انگور مسموم را نمی خورد و در آینده هر جایی خطر مرگ تهدیدش می کرد با علم غیب خود را مرگ دور می کرد!

در این صورت پیامبر (ص) و امام رضا (ع) و امام علی (ع) و سایر امامان و پیامبران ، باید تا ابد زنده می ماندند!

در حالی که خواسته خداوند در قرآن این است که هر کسی یک روز بمیرد.

پس پیامبران و امامان با وجود داشتن علم غیب ، بالاخره باید یک روز در مقابل یکی از خطرات خود را تسلیم کنند تا خواسته خداوند عملی شود و آنها هم مانند بقیه بمیرند. و زمان این تسلیم شدن را هم خداوند برای پیامبران و امامان تایین می‌کند.



3 - اگر امامان از علم غیبشون استفاده می کردن و شهید نمی شدن ، ماهیت دشمنانشان برای مردم آشکار نمی شد.

مثلا اگر امام حسین (ع) از علم غیبش استفاده می کرد و به جنگ با یزید نمی رفت ماهیت یزید مشخص نمی شد و ما امروز نمی فهمیدیم یزید چه موجود پلیدی است.

اگر امام علی (ع) از علم غیبش استفاده می کرد و به مسجد نمی رفت و توسط ابن ملجم به شهادت نمی رسید امروزه ما متوجه ماهیت پلید خوارج نبودیم. (ابن ملجم یکی از خوارج بود)

اگر امام رضا (ع) از علم غیبش استفاده می کرد و به قصر مامون نمی رفت تا انگور مسموم را نخورد در آن صورت ما امروز نمی فهمیدیم حکومت بنی عباس از جمله مامون چه موجودات خبیثی بوده اند.

اگر قرار بر این بود که امامان در همه امور از علم غیبشان استفاده کنند ، دیگر نه مسلمان واقعی مشخص می شد نه منافق، نه جنگی پیش می آمد ونه شهادتی، نه هیچ مشکل و سختی برای مسلمانان پیش می امد چون همه ی کار ها رابا معجزه انجام می دادند.



4 - بحث علم غیب امامان پیچدگی های زیادی دارد اما در کل سه حالت بوجود میاد که در هیچ حالتی شهادت امامان هرگز به منزله خودکشی نیست.

حالت اول : علم غیب امام فقط در برخی مسائل است و درباره مرگشون علم غیب نداشتن. /// در نتیجه امام درباره مرگش علم غیب نداشت پس رفتنش به مکانی که منجر به مرگش می شود ، هرگز به منزله خودکشی نیست. /// مثلا امام رضا (ع) که انگور مسموم را خورد ، از مسموم بودن آن اطلاع نداشت.

حالت دوم : علم غیب امام در مورد همه مسائل است ولی امام مختار است که از این علم غیب استفاده کند یا استفاده نکند. /// مانند نامه ای که در یک پاکت است و برای اطلاع از حقایق درون نامه باید آن را باز کرد تا از محتویات آن آگاه شد. ولی تا زمانی که پاکت باز نشده باشد ، از محتویات درون آن آگاهی ایجاد نمی شود. ضمنا شخص بزرگی که نامه را به دست او داده گشودن در نامه راموکول به اذن و اجازه خود کرده است . /// در این حالت امامان در هنگام شهادتشان از علم غیبشان استفاده نکرده اند و به شهادت رسیده اند. /// پس در این حالت هم شهادت امامان ، خودکشی محسوب نمی شود.

حالت سوم : علم غیب امام در مورد همه مسائل است و امام هم کاملا از نحوه شهادت خود مطلع دارد. /// در این حالت با وجود اینکه امام می دانست در فلان جا کشته می شد باز هم آنجا حاضر می شد چون امام می داند که اراداه خدا و خواست خداوند این است که آنجا کشته شود. مثلا امام رضا (ع) می داند که انگور مسموم است و در عین حال می داند که خواست خداوند این است که از انگور مسموم بخورد و در این حالت هم کار امام خودکشی نیست چون از فرمان خدا پیروی کرده است.

از نظر شیعیان همان طور که خدا به پیامبر و امامان علم غیب داده به آنها این آگاهی را داده که بدانند اراده و خواسته خداوند از امام در هر کاری چه هست.

یعنی اینکه امامان می دانند خواسته خداوند این است که مثلا در فلان خطر از علم غیبشان استفاده کنند و خود را نجات دهند. و در فلان مورد از علم غیبشان استفاده نکنند چون خواسته خداوند این است که آنجا به شهادت برسند.

خواست خدا این بود که امام رضا (ع) از انگور سمی بخورد به همین خاطر امام رضا (ع) با وجود مطلع بودن از سمی بودن انگور ، از آن خورد.

خواست خدا این بود که امام علی (ع) به مسجد برود تا شهید شود. به همین خاطر امام علی (ع) با وجود اطلاع داشتن از خطر ، به مسجد رفت و شهید شد.

خواست خدا از پیامبر (ص) این بود که از سم بخورد تا شهید بشود.

اما بعضی جاها خواست خداوند این بود که پیامبر (ص) و امامان از علم غیبشان استفاده کنند و خود را نجات دهند مثلا :

خواسته خداوند این بود که اما کاظم (ع) از خرمای سمی نخورد. به همین خاطر امام کاظم (ع) خرمای زهر آلودی که هارون الرشید به او داد را میل نفرمود و گفت: هنوز وقتش فرا نرسیده است.

یا مثلا پیامبر (ص) بوسیله علم غیبش و با خبر دادن بستر را ترک کرد و به حضرت علی (ع) دستور داد در بستر بخوابد. چون اینجا خواست خداوند از پیامبر (ص) این بود که با علم غیبش خود را نجات دهد و هنوز زنده باشد. چون پیامبر می دونه هنوز خدا نمی خواد عمرش تموم بشه.

یا مثلا اینکه پیامبر (ص) بعد از جنگ تبوک که تعدادی از صحابه قصد ترورش را کرده بودن خود را نجات داد. چون اینجا خواست خداوند این بود که پیامبر (ص) با علم غیبش خود را نجات دهد و هنوز زنده باشد. چون پیامبر می دونه هنوز خدا نمی خواد عمرش تموم بشه.

امام صادق (ع) در این رابطه می فرمایند: «اذا ارادَ الْامامُ انْ یَعْلَمَ شَیْئاً اعْلَمَهُ اللَّهُ ذلِکَ»؛هرگاه امام بخواهد چیزى را بداند، خداوند وى را از آن آگاه می ‏کند.(1)
حسن بن جهم می ‏گوید: به امام رضا (علیه السلام) عرض کردم، به راستى امیرمؤمنان على (علیه السلام) قاتل خود را می ‏شناخت و شب قتل و محلى که در آن کشته می ‏شود و محلى که در آن ضربت می ‏خورد را می ‏دانست و خودش چون شیون مرغابیان را در خانه شنید فرمود: «شیون کنانند که نوحه‏ گران به دنبال آنهایند» و ام کلثوم به ایشان عرض کرد: کاش امشب در خانه نماز می ‏خواندى و دستور می ‏دادى دیگرى در مسجد به جاى شما براى مردم نماز بخواند، پس حضرت از او نپذیرفت و در آن شب بدون اسلحه، بسیار در بیرون منزل رفت و آمد می ‏کرد و می ‏دانست که ابن ملجم با شمشیر او را می ‏کشد. تعرّض آن حضرت براى چنین واقعه ‏اى به نظر جایز نمی ‏آید!!

امام رضا (علیه السلام) در پاسخ فرمود : همه این ها درست است، ولى خودش اختیار کرد که در آن شب تقدیرات خداى عزوجل جارى شود.

اصول کافى، ترجمه و شرح شیخ محمد باقر کمره‏اى، ج 2، ص 301- 303، انتشارات اسوه.

در نتیجه در این حالت هم شهادت امامان هرگز به منزله خودکشی نیست.

5 - کار امام در این مورد مانند کار کسی است که برای دفاع از کشورش به میدان جنگ می رود و می داند در این راه کشته می شود. آیا کسی که به میدان جنگ می رود خودکشی کرده است؟ مثلا آیا شهید فهمیده که مطمئن بود با انداختن خودش زیر تانک کشته می شود خودکشی کرده است؟

مثلا شهید حسین فهمیده خودش را جلوی تانک انداخت در حالی که مطمئن بود کشته می شود. حالا آیا این کارش خود کشی است؟ قطعا نه

شهید فهمیده مصلحت کوچک تر (زنده ماندن خودش) را فدای مصلحت بزرگ تر (جلوگیری از اشغال شدن قسمتی از خاک ایران توسط صدام) کرد.

یا مثلا فرض کنین در جنگ ایران و عراق بسیاری از ایرانی ها برای دفاع از کشورشان به میدان جنگ رفته اند و بسیاریشان کشته شده اند. حال آیا کار آنها به منزله خودکشی است؟ قطعا نه

مردم می دانستند اگر به میدان جنگ نروند و از کشورشان دفاع نکنند ، صدام خاک ایران را اشغال می کند.

به همین خاطر مردم با وجود اینکه می دانند به احتمال قریب به یقین در میدان جنگ کشته می شوند باز هم به میدان جنگ می رفتند.

یعنی مردم برای یه مصلحت بزرگتر (دفاع از کشور) از یه مصلحت کوچکتر (زنده ماندن خود) می گذرند و کارشان هم هرگز خودکشی تلقی نمی شود.

کار امام همین گونه است.

مثلا امام علی (ع) می داند اگر در خانه بماند و به مسجد نرود ممکن است اتفاقات بدتری رخ دهد. مثلا باعث می شود کسانی که دنبال قتل امام علی (ع) هستند به خانه حضرت حمله کنند که در این صورت هم امام علی (ع) کشته می شود و هم فرزندانش (امام حسن و امام حسین)

اما اگر امام علی (ع) به مسجد برود فقط جان خودش گرفته می شود و جلوی کشته شدن فرزندانش گرفته می شود و نسل امامت ادامه پیدا می کند.

به همین خاطر امام علی (ع) با وجود اینکه می داند در مسجد کشته می شود باز هم به مسجد می رود و توسط ابن ملجم به شهادت می رسد.

یعنی امام علی (ع) برای یه مصلحت بزرگتر (زنده ماندن اسلام و اهل بیتش) از یه مصلحت کوچکتر (زنده ماندن خودش) می گذرد.



6 - اگه امامان و پیامبر اکرم (ص) برای همیشه از علم غیبشان برای دفع مرگشان استفاده می کردن بعد ضد دین ها می گفتن این چه دینیه که برای حفظ شدنش ، مدام از علم غیب استفاده می شه ؟

امامان معصوم همانند مردم عادی زندگی می کنند یعنی با روند و روال طبیعی حاکم برجهان .

این چنین نیست که همواره در زندگی روزمره خود از علم غیب و معجزه استفاده کنند.

اگه امامان و پیامبر اکرم (ص) دائما از علم غیب برای زندگیشان استفاده کنند بعد ممکن بود یک ملحدی پیدا بشه اشکال بگیره که این چه مذهبیه که همه کار هاش رو با علم غیب و چشم بندی و ... پیش برده !



7 - بعضی رفتارهای امامان مصالحی درشون نهفته است که برای ما قابل درک نیست و فقط خدا از آن مصالح مطلع است.

توجه داشته باشید که برای ائمه (ع) این امکان وجود دارد که گاهی اوقات مثل حضرت خضر (ع) رفتار کنند. یعنی بنا به مصالحی، دست به اقداماتی بزنند که برای ما قابل بررسی نیست. همانطور که حضرت موسی (ع) تحمل رفتارهای به ظاهر گناه آلود حضرت خضر (ع) را نداشت (سوراخ کردن کشتی، کشتن پسربچه، و غیره).

شهادت آقا امام حسین ع باعث نجات دین و نجات ما شیعیان و راه مولا علی ع.ببنید این هجمه ای که از صدر اسلام بر خاندان مولا علی ع . اگر نبود این عذا داریها محرم و صفر شیعه هم نبود.
شاید آن تقدیرات الهى این باشد که شهادت امام براى تقویت دین خداوند یک امر لازمى بوده و به خاطر آثار مهمى که در جامعه اسلامى داشته، انتخاب شهادت وظیفه ایشان بوده است چنان چه در مورد جهاد، اقدام به جهاد واجب است اگر چه یقین به شهادت باشد. مانند قیام امام حسین (علیه السلام).



8 - اگر نمی رفتن تمام اهل بیتشون کشته می شد و ریشه مذهب شیعه (اهل بیت) خشک می شد.

اراده مامون بر کشتن امام رضا بود و مصر بود که این کار را انجام دهد. اگر امام رضا مقاومت می کرد در آن صورت مامون هم امام رضا و هم فرزندان امام رضا (ع) را به شهادت می رساند. در این صورت نسل امامت از بین می رفت و ریشه اسلام خشکیده می شد. به همین خاطر امام رضا انگور مسموم را خورد تا شر مامون را از فرزندانش دور کند و نسل امامت ادامه پیدا کند.

مثلا اگر امام رضا در خانه می ماند و به قصر مامون نمی رفت و آن انگور زهر آلود را نمی خورد و مامون موفق به شهادتش نمی شد آنگاه مامون برای از بین بردن امام رضا دستور به حمله به خانه امام رضا را می داد که در آن صورت امام رضا و اهل خانه اش همه کشته می شدن چون عزم مامون برای شهید کردن امام رضا جدی بود.

همینطور برای امام علی و ابن ملجم. در آن صورت خوارج به خانه حضرت حمله می کردن. چون عزم خوارج برای شهید کردن حضرت جدی و قطعی بود.

کدوم حالتش بهتره ؟

1 - امام رضا انگور مسموم را بخورد و خودش کشته شود اما اهل بیتش زنده بمانند و امامت از طریق فرزندش ادامه پیدا کند.

2 - امام رضا از علم غیبش استفاده کند و انگور مسموم را نخورد و چون می داند قصد مامون این است که شهیدش کند در خانه خود بماند و به دربار مامون نرود. در این صورت مامون برای از بین بردن امام رضا ناچار است که به خانه آن حضرت حمله کند در این صورت جان زن و فرزندان امام رضا هم تهدید می شود و شاید با دستور مامون آنها هم کشته شوند و زن و فرزندان حضرت از بین بروند و امامت ادامه پیدا نکند.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">