از ابی طفیل روایت که گفت : زنی در صحرا گذر می کرد در راه گرسنه شد ،به چوپانی رسید ، گفت من گرسنه هستم کمی به من غذا بده ، چوپان گفت من غذا نمی دم مگر اینکه خودت را در اختیار من قرار بدهی ، آن زن گفت چوپان سه مشت خرما به من داد ، بعد من خودم را در اختیار او قرار دادم ... و گشنگی خیلی برای من مشکل بود. آن زن این خبر را به عمر رساند ، عمر تکبیر گفت و گفت این مهر توست ، هر یک مشت خرمایی که به تو داده است مهر تو بوده است ، پس بر تو نباید حدی زده شود.
منبع اول : کنز العمال – چاپ موسسه الرساله – جلد 5 – کتاب الحدود من قسم الافعال – باب فصل فی انواع الحدود – صفحه 417 – حدیث 13479 .
منبع دوم : مصنف عبد الرزاق صنعانی – چاپ مکتب الاسلامی – جلد 7 – کتاب الطلاق – باب الحد فی الضروره – صفحه 407 – حدیث 13653 .
منبع سوم : المحلی – چاپ دار الفکر – جلد 11 – کتاب الحدود – باب حکم المستاجره للزنا او للخدمه – صفحه 250 – حدیث 2213 .
(برای دیدن عکس ها با اندازه واقعی روی آنها کلیک کنید)



فـیـــلــم
فتوای عمربن خطاب: هرکس زنا کرد و پولش را داد، هیچ مشکلی نداره!!!
(اثبات از کتب اهل سنت)
برای دانلود ایــــــنــــــــجــــــا کلیک کنین.